به کسی عشق بورز که لایق عشق تو باشد نه تشنه عشق ...
چون تشنه عشق روزی سیراب میشود ...
ویکتور هوگو
در ادامه ی کلاس و آشنایی با اسطوره ها ٬ جلسه گذشته با هستیا آشنا شدم ٬ مظهر رضایت و آرامش . قبل از شرکت در این جلسه ٬ کتاب زندگی پس از مرگ را خوانده بودم . در طی کلاس به این مطلب اشاره شد که برای رسیدن به آرامش باید عشق ورزید به همه چیز و همه کس و در کتاب نیز دقیقا به همین نکته خیلی توجه شده بود که « دور از خود خواهی ها زندگی کنید و برای دیگران همچون برکتی باشید . باید زبان دنیای اختری را بیاموزیم و اما این زبان ٬ زبان عشق است ٬ زبان عشقی پاک و آرام . بهترین انسانها کسانی هستند که یاری می رسانند . »
امیدوارم در این راه قدم بردارم . راه عشق ورزیدن ...
مرگ مانند غروب خورشید است . وقتی که خورشید در اینجا غروب می کند ٬ در جایی دیگر طلوع می کند . در واقع خورشید هیچ گاه غروب نمی کند . به همین ترتیب مرگ هم فقط یک توهم ظاهری ست . آنچه در این دنیا به عنوان مرگ تلقی می شود ٬ در دنیایی دیگر تولد است ٬ زیرا زندگی نهایتی ندارد .
عالم اختری ٬ دنیایی وسیع است . هر کس به تناسب شعور خود در عالم اختری در طبقه ای خاص قرار می گیرد . افراد خودخواه ٬ خشن ٬ بی رحم و بدخواه ٬ بعد از مرگ به طبقات پست تر و فشرده تر عالم اختری می روند که موجوداتی نظیر خودشان با همان خواسته ها و امیال در آنجا ساکن هستند . کسی که در زمین با عشق و شفقت زندگی کرده است ٬ بعد از مرگ به طبقات زیبا و درخشان عالم اختری می رود .
دوزخ نوعی قرنطینه روحی ست که برخی از روح ها باید در آنجا بمانند تا پالوده ٬ تطهیر و پاکی شوند . کسی که زندگی صحیحی را در پیش گرفته باشد ٬ این قرنطینه را نخواهد دید .
بخشهایی از کتاب زندگی پس از مرگ نوشته جی . پی . واسوانی