چند روز پیش با یکی از دوستان درباره اتفاقات روزمره صحبت می کردیم . به سلیقه خودمان برخی از آنها را به حساب حکمت و برخی را قسمت می گذاشتیم و شاید عامل مهمی به نام اراده و انتخاب را نادیده می گرفتیم .
آیا واقعا ما هیچ نقشی در رویدادها نداریم و صرفا تن به مقدرات می دهیم ؟!
بکوشید تا خود ٬ چراغی در درون خود باشید و بر شخص خویش تکیه کنید . حقیقتی را که در وجود خود دارید چون چراغی یگانه بدانید و آن را فرا راه خود دارید .
بودا
***
کینه ٬ خشم و انتقام دوام ندارد . فعالیت جسورانه و ثابت قدمی بر همه اینها غلبه می کند . نیرومند باشید .
آلبرت هوبارد
*********
عقل در وجود ما ٬ قدرت حیرت آوری دارد پس چه بهتر که پیوسته فکر را حاکم وجود خود سازیم .
گوته
***
در روی امواج تیره
خورشید را به چنگ بیاورید ! ننالید .
زندگی دریای پر طوفانی است که در هر جایی ممکن است با
امواج آن روبرو شد .
امواج را بشکافید و عبور کنید ! بایستید !
جزر و مد را پشت سر بگذارید .
در ساحل دیگر
آفتاب زیبایی خواهید دید .
الاویلر ویلکاکس
************
...
در دنیای امروز یگانه چیزی که ما را به شناخت کلیت انسانی مان رهنمون می شود در ادبیات نهفته است .
آن پیوند برادرانه که ادبیات میان انسانها برقرار می کند و ایشان را وامی دارد تا با هم گفتگو کنند و خاستگاه مشترک و هدف مشترک را به یاد ایشان می آورد ، از همه ی موانع ناپایدار فراتر می رود .
جامعه ای بی خبر از خواندن که از ادبیات بویی نبرده ، همچون جامعه ای از کر و لال ها دچار زبان پریشی است و به سبب زبان ناپخته و ابتدایی اش مشکلات عظیم در برقراری ارتباط خواهد داشت .
ما سخن گفتن درست ، پرمغز ، سنجیده و زیرکانه را از ادبیات و تنها از ادبیات خوب می آموزیم . هیچ یک از انواع علوم و هنرها نمی تواند در غنا بخشیدن به زبان مورد نیاز مردم جای ادبیات را بگیرد . درست گفتن ، و تسلط بر زبانی غنی و متنوع ، یافتن بیانی مناسب برای هر فکر و هر احساس که می خواهیم به دیگران منتقل کنیم ، بدین معناست که ما آمادگی بیشتری برای تفکر ، آموختن ، آموزش ، گفتگو و نیز خیالپردازی ، رویا پروری و حس کردن داریم . کلمات به گونه ای پنهانی در همه ی کنش های ما انعکاس می یابد .
ادبیات برای آنان که به آنچه دارند خرسندند ، برای آنان که از زندگی بدان گونه که هست راضی هستند ، چیزی ندارد که بگوید . ادبیات خوراک جانهای ناخرسند و عاصی است ، زبان رسای ناسازگاران و پناهگاه کسانی است که به آنچه دارند خرسند نیستند .
...
بخشهایی از کتاب چرا ادبیات ، نوشته : ماریو بارگاس یوسا ، ترجمه : عبدالله کوثری
راز قدرت واقعی در این است : با تمرین کردن مداوم یاد بگیرید که
چطور توانایی های خود را هدر ندهید و در هر لحظه آنها را بر یک
نقطه متمرکز کنید.
جیمز آلن
******
گیتی ، برای آدم ، آن اندازه کوچک است که مجالی برای کژی و
ناراستی باقی نمی گذارد.
اُرد بزرگ
******
جاودانگی آن است که مردم گمنام ما را دوست بدارند .
زیگموند فروید
******
همه روز اول صبح
سکه مهر و محبت را
از قلک دل برداریم
و ببخشیم به اول نفری
که به ما می تابد
اولین عابر امروز
که از کوچه ما می گذرد
و صمیمانه بگوییم :
« سلام »
مجتبی کاشانی