کوچه پس کوچه های تنهایی

خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

کوچه پس کوچه های تنهایی

خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

گفت و گو

گفتم : این باغ ار گل سرخ بهاران بایدش؟

گفت : صبری تا کران روزگاران بایدش

تازیانه ی رعد و نیزه ی آذرخشان نیز هست

گر نسیم و بوسه های نرم باران بایدش

گفتم

آن قربانیان پار

آن گلهای سرخ 

گفت : آری

ناگهانش گریه آرامش ربود

وز پی خاموشی طوفانی اش

گفت : اگر در سوک شان

ابر می خواهد گریست

هفت دریای جهان 

یک قطره باران بایدش

گفتمش

خالی ست شهر از عاشقان وینجا نماند

مرد راهی تا هوای کوی یاران بایدش

گفت : چون روح بهاران 

آید از اقصای شهر

مردها جوشد ز خاک

آن سان که از باران گیاه 

وآنچه می باید کنون

صبر مردان و 

دل امیدواران بایدش


شفیعی کدکنی

نظرات 4 + ارسال نظر
ناشناس سه‌شنبه 15 آذر 1390 ساعت 12:16 ق.ظ

دستت درد نکنه. خیلی بجا بود.

احمد شنبه 26 آذر 1390 ساعت 09:12 ب.ظ http://www.kooolak.com

سلام دوست عزیز

وبلاگ جم و جوری داری یاد وبلاگ بازیای خودم افتادم :)))))

نوشته ها و پست ها هم جالب و مرتب

اگه مایل به تبادل لینک با سایت ما هستید لطفا ما را با عنوان:

وبسایت تفریحی کولاک

لینک کنید و اطلاع بدید تا بنده هم وبلاگ شمارو لینک کنم

با آرزوی موفقیت برای شما و به امید دیدار :)

علیرضا جمعه 9 دی 1390 ساعت 03:13 ق.ظ http://katoolmiderakhshad.blogsky.com

سلام خانم.
خوبین؟خسته نباشید.
داشتم نظرات وبلاگم رو میخوندم توی سال 87
دیدم کلی برای همدیگه نظر میدادیم
گفتم خبری ازتون بگیرم
خوبید شما؟

سلام علیرضا خان
ممنون. بله یادم هست. لطف کردید.
شما خوب هستید؟
شاد باشید و پرامید

افسانه شنبه 1 بهمن 1390 ساعت 05:25 ب.ظ http://gtale.blogsky.com

وقتی که دیگر نبود

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم.

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم.

وقتی او تمام کرد

من شروع کردم.

وقتی او تمام شد

من آغاز شدم.

و چه سخت است

تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است،

مثل تنها مردن !

مثل هبوط

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد