کوچه پس کوچه های تنهایی

خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

کوچه پس کوچه های تنهایی

خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

تغییر

معمولا کلمه تغییر خیلی دلنشینه و ما دوست داریم که طیف تغییرات گوناگونی داشته باشیم. بعنوان مثال دوست داریم مبلمان منزل رو جا به جا کنیم و بعد به این باور برسیم که با این چیدمان فضا باز تر شده یا دوست داشتنی تر به نظر میاد. همینطور در عرصه کار و تحصیل، وقتی این فکر به سرمون می زنه که " دیگه بسه " آن وقته که اول میزان تحصیلات فعلی چنگی به دل نمی زنه یا محیط کار فعلی غیر قابل تحمل می شه و بعد تازه داستان شروع می شه جستجو برای یافتن یک دوره تحصیلی یا به دنبال کار گشتن و در ادامه اگر خوش شانس باشی و درست بازی کنی یک موقعیت جدید، اما ناپایدار دیگه! دوست داریم کتابهای جدید بخونیم و با افراد جدید آشنا بشیم و خلاصه تمام اینها در قالب تغییر برامون جذابه و معنی پیدا می کنه.

حالا بیایم یک جور دیگه نگاه کنیم چقدر می تونیم عادات و رفتارمون رو تغییر بدیم. گاهی به پسرم گوشزد می کنم همون کاری رو می کنی که وقتی دوساله بودی می کردی. شاید این جمله شوخی باشه و یا اینکه اون هنوز بچه ست و طبیعی، اما وقتی به خودم یا اطرافیانم نگاه می کنم اکثر ما همینطور هستیم. به نظر من به ندرت کسی پیدا بشه که به طور کامل عادتی رو ترک کرده باشه. اگر کسی از من بپرسد جواب کمی ناامید کننده است چون وقتی فکر می کنم گاهی در هنگام خشم یا شادی رفتاری دارم  که شاید قدمت بیش از بیست سال داشته باشه و در گروهی از واکنشها طبقه بندی بشه که همیشه خواهان تغییرش بودم . 

خود این نوشته می تونه یه جورایی نمونه تغییر باشه. پس به امید تغییرات بنیادی...

نظرات 1 + ارسال نظر
میترا شنبه 8 بهمن 1390 ساعت 04:51 ب.ظ

سلام عزیز
چرا جدید نمی نویسی دلمون تنگ شد باسه نوشته های قشنگت
منتظرم
امیدوارم همواره از تغییر لذت ببری
زیرا که بی تغییر دنیا با خاطره هایش تو را از دانستن حال محروم میکند.
خدانگهدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد