می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی ، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
هرگز مردی ولو بسیار نادان را ندیدم که از وی چیزی نتوانسته ام بیاموزم .
گالیله
ای که در رنج و عذابی ! تو آنگاه رستگاری که با ذات و هویت خویش یکی شوی .
جبران خلیل جبران
بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است .
فردوسی
هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است .
اُرد بزرگ
ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد .
اُرد بزرگ
اگر به قلبت گوش کنی و مغزت را به کار اندازی، هیچ وقت اشتباه نمی کنی.
برادلی