روز گذشته به همت همسرم در یکی از کلاسهای خودشناسی تحلیلی شرکت کردم . محتوای کلاس در مورد تحلیل رفتارهای اجتماعی و فردی و رسیدن به تعادل با استفاده از ابزارهای روانشناسی بود .
یکی از نکات جالب بحث ، تاثیر حضور انرژی مردانه و زنانه در کنار یکدیگر در یک خانواده بود . متاسفانه امروزه به دلیل مشکلات اقتصادی و اقتضای جامعه صنعتی حضور والدین در منزل کم رنگ شده و کودکان ساعات زیادی از روز را بدون حضور پدر یا مادر و یا هر دو می گذرانند . یک از تبعات این نوع زندگی فقدان این انرژی هاست . بدین مفهوم که اگر حضور پدر کم باشد انرژی های زنانه رشد بیشتری نموده و فرزندان فاقد قدرت لازم برای اداره زندگی و مسئولیت پذیری می شوند و این در مورد برای فرزندان پسر خطر بیشتری به همراه دارد . چون در انتخاب همسر ، کسی را بر می گزینند که مستقل باشد و بار بیشتری از مسئولیت های زندگی را بپذیرد . در مورد فرزندان دختر نیز ، معمولا با کسانی ازدواج می کنند که اختلاف سنی زیادی داشته با شند و در واقع همسر نقش پدر را ایفا کنند .
در مورد کمبود حضور مادر نیز ، عواطف و احساسات جایگاه کمتری در زندگی دارد و در این گونه خانواده ها پسران برای انتخاب همسر ، در واقع به دنبال مادر می گردند . آنان در زندگی مشترک توقع زیادی از همسران خود دارند که معمولا برآورده نمی شود ، چون همسران نقش دیگری بر عهده دارند . دخترانی که در چنین خانواده هایی رشد کرده اند نیز در برقراری روابط عاطفی و احساسی مشکل پیدا می کنند .
به طور کلی بهتر است که فرزندان از حضور مستمر و مداوم والدین برخوردار شوند تا به تعادل برسند .
سلام
خوشحالم که دوباره از تولیدات اندیشه خودت استفاده می کنی.خیلی تبریک میگم.
سلام
متشکرم