کوچه پس کوچه های تنهایی

خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

کوچه پس کوچه های تنهایی

خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

به میلاد عزیز

می‌خواهمت چنانکه شب خسته خواب را

می‌جویمت چنانکه لب تشنه آب را

            

محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح

یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را

 

بی‌تابم آنچنانکه درختان برای باد

یا کودکان خفته به گهواره تاب را

 

بایسته‌ای چنانکه تپیدن برای دل

یا آنچنانکه بال پریدن عقاب را

 

حتی اگر نباشی٬ می‌آفرینمت

چونانکه التهاب بیابان سراب را

 

ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی

با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

 

قیصر امین‌پور

نظرات 3 + ارسال نظر
سمیر دوشنبه 26 فروردین 1387 ساعت 01:45 ب.ظ http://www.daftareeshghnevis.blogsky.com/

دفتر عشق نویس دفتر عشق منه
هرچی که تو دلمه داره فریاد میزنه
دفتر عشق نویس دفتر خاطره هاس
پایتخت کشور واژه های بی صداس
دفتر عشق نویس وعده گاه تو و من
یه جای خوب و قشنگ واسه دیونه شدن
یا حق

سلام
موفق باشید

میلاد دوشنبه 26 فروردین 1387 ساعت 01:45 ب.ظ

با کی هستی؟؟؟؟!!

با تو عزیزم!!

زهره شنبه 12 دی 1388 ساعت 10:36 ق.ظ

خوشا به حالشون .

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد