کوچه پس کوچه های تنهایی

خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

کوچه پس کوچه های تنهایی

خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

ریچارد باخ

در بستر رویا٬  

چهره‌ها و چشم اندازها  

پیشامدها و پیامدها و مهلکه‌ها  

ساخته‌ی آگاهی تواند٬  

همان گونه که  

تاریکی‌ها و پریشانی‌ها  

و خوشی‌ها و شادی‌ها. 

در بیداری نیز چنین است٬ 

لیک  

مجال بیشتری باید 

برای ساختن.

نظرات 3 + ارسال نظر
ir2ads پنج‌شنبه 18 مهر 1387 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.ir2ads.com


سلام وبلاگ جالب و زیبایی داری ! راستی چرا نمی خوای چند تا فایل تبلیغاتی تو وبلاگت بزاری و به همین سادگی کسب درآمد کنی اگه واقعا دوست داری با راحت ترین کار پولدار بشی بیا وب سایت من ir2ads.com ،سمت راست صفحه یه قسمتی هستش که نوشته عضویت درنمایش دهندگان میری تو اون عضو می شی(یعنی تو اون سایت از سمت راست عضویت رو میزنی) بعدش کدهای تبلیغاتی رو بر میداری و اونو بزار تو قسمت تنظیمات وبلاگ"در بخش کدهای اختصاصی" بعدش هر کلیکی که به اون فایلهای تبلیغاتی میشه به صندوقت 20تومان اضافه میشه که در کل به حسابت واریز میشه.ما هر روز با درخواست شما تسویه می کنیم.
www.ir2ads.com
یادت باشه شانس فقط یه بار در خونه آدمو میزنه!!!

میلاد دوشنبه 22 مهر 1387 ساعت 01:25 ب.ظ

مجال بیشتری باید
برای شناختن.

میلاد دوشنبه 22 مهر 1387 ساعت 04:12 ب.ظ

من توی فرودگاهم . مثل پونزده سال پیش تو قطار ، وسط کویر. چیز زیادی تغییر نکرده. البته این خیلی هم خوب نیست که آدم تغییر زیادی حس نکنه... ولی وقتی حساب ، حساب دوست داشتن باشه و کتاب ، کتاب زندگی ، خیلی هم بد نیست که آدم ببینه احساسش نسبت به یه نفر ، مثل یک گل وسط یه کتاب کلفت سالم مونده. هر چند ترد و چین و چروک....

درست مثل حس من نسبت به تو ... وسط کتاب زندگی.

جمله جمله‌ی کتاب زندگی با تو معنای قشنگتری دارد. درود بر دوستی و زندگی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد